پسر به دختر : من پدرم پیره و 92 سالشه و به همین زودی ها میمیره و من پولدار میشم ! همسر من میشی ؟؟

دختر : نه
.
.
.
.
چند روز بعد پسر فهمید اون دختره شده مادر جدیدش

نتیجه اخلاقی : هیچ وقت ایده هاتون رو به یک زن نگید
😂😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

توی پاساژ افتادم دنبال یه دختره گفتم یه نگاه بنداز شاید پسندیدی حالا بعد کلی اصرار برگشت گفت بابا من دوسته دوست دخترتم

همون اول که پیشنهاد دادی شناختمت و هیچ علاقه ای ندارم رابطتون بهم بخوره ، برو بهش چیزی نمیگم

یه لحظه جا خوردم گفتم جدی تو دوستشی ؟!؟

یه پوزخندی زدو گفت : پس دوست دختر داری افتادی دنبال یکی دیگه ؟

برو بچه جوون برووو
.
.
.
.
نامردا خیلی زرنگ شدن حواستون باشه یه دستی نخورین
دختر نیستن اینا که عمروعاصن
😂😁😂😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تو بیمارستان بودم یهو یه مریض داد زد بچم بچم چي شد؟

بچمو ميخوام ببينم
.
.
.
.
بعد یه پرستار اومد بالا سرش

گفت زر نزن اپاندیستو عمل كردي پاشو برو خونتون بعدشم احمق تو پسری
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

سوار تاکسى بودم جلو ايسگاه صلواتى ترافيک شده بود راننده گفت اين گشنه ها انگار خونه شون چاى ندارن
.
.
.
.
رسيديم ديد عدسي ميدن😂

دستى رو کشيد
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت، گفت آقا ببخشید، مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه، من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا، این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید

قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا، اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه، پیر زن رو پیدا کردم، گفتم این امانتی مال شماس، گفت حامد پسرم تویی؟

گفتم نه مادر

دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟

دلم نیومد این سری بگم نه، گفتم آره

پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟

پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت، گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده، باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم و اینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن

آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم، هر چند که پسرش خیلی … بود

اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه، رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد، بیا تو مادر

😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

صحبهای دو جن

جن اول به دومی: فیلم دختر بدون آرایش رو دیدی
جن دوم: اره خیلی وحشتناك بودالان چند روزه فكر میكنم یه نفر پشت سرم هست

جن اول: فیلم دختر بدون آرایش دو هم امده
خیلی ترسناكه😂

جن دوم: ولش كن بیا بخوابیم به چیزهای خوب فكر كنیم 😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

پسرخالم معدلش شده 19.79 سه روزه رفته تو اتاق درو رو خودش بسته
.
.
.
.
من همسن این بودم 12 می شد معدلم تا خونه با کیف رو پایی میزدم
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بابام قابلیت اینو داره که حتی از نظریه نسبیت انیشتین هم نتیجه‌گیری کنه که
.
.
.
.
.
آخرش من هیچ گوهی نمیشم‌😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

خيلي حواستون باشه فروشنده اشتباهي سنگ ماه ديگه رو بهتون نفروشه
😂☝️
.
.
.
.
.
من خواهرم يه مردادي پر انرژي بود
فروشنده اشتباهي سنگ ماه خرداد و فروخت بهش
الان شده يه خردادي مغرور
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ماه عسل 60 سال بعد

ساسان علیخانی(نوه ی احسان علیخانی):از اون روز بگو از اون اتفاق

مهمان برنامه: خسته از کار برمیگشتم سوار اتوبوس بودم،نشستم روی صندلی ایستگاه بعد یه پیرمرد سوار شد منم دیدم اتوبوس جا نداره دلم سوخت براش ما همه انسانیم باید یه کاری میکردم ، پاشدم که اون پیرمرد بشینه روی صندلیم

ساسان علیخانی: واقعاً چطور میشه یه انسان به چنین معرفتی برسه
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏مجبوری جلوی پل پارک کردم، شماره ام رو هم گذاشتم زیر برف پاک کن

اومدم دیدم ماشینم پنچره

دیدم برام نوشته بودن داداش شارژ نداشتم بهت زنگ بزنم
.
.
.
اصن عاشق صداقتش شدم
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه جا پلیس بهمون مشکوک شد ازمون تست الکل گرفت
.
.
.
.
دهنمون رو بو کرد بعد یه شیشه الکل بهمون داد و گفت: اینو بخورید بوی گوه دهنتون رو از بین ببره 😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

به دوستم میگم چجوری ماکارونی درست میکنن؟؟😂😁😂
.
.
.
.
.
میگه …. اول آب برنجو میزاری
😂😁😂😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

دختره زده اولین عشق یه دختر بودن بهترین اتفاق دنیاس
.
.
.
.
.
دیگه فک‌ نکنم بتونه لذتِ اولین عشق چندین دختر بودنُ اصن تصــوّر کنه
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

خداوند فرمود مادر
.
.
.
.
را آفريدم تا بجاى من در کنارتان حضور داشته باشد
.
.
.
.
شيطان جواب داد من هم نمى توانم همه جا باشم براى همين مادرشوهر را جانشين خود قرار داد
😂😁😂
جمله سنگین بود …ترور نشم صلوات
😂😜