بسته جوک پاییزی ۲۲ اذر ۱۳۹۵

شامپو خریدم روش نوشته: شامپو را روی سر خود ریخته بمالید و سپس با آب بشورید
.
.
.
.
من می خواستم بریزم تو دهنم قرقره کنم
خدا خیرش بده آگاهم کرد
😂😁😂

طوری تبلیغ پوشاک بچه میکنند… هی میگن باعث نمیشه تو لحظات شادتون وقفه ایجاد شه و خیالت راحتو
.
.
.
.
خوب یه سره بگید اگه بچه ری#د معلوم نمیشه بو نمیاد… ما مشکلی نداریم
😂😜

‏یه بار به بابام گفتم مگه ما دلقکیم که هی روح امواتو شاد کنیم ؟؟
.
.
.
.
از اون موقع خیلی محکم تر صلوات میفرستم بزرگوار دستش سنگین بود
😂😜

در کشور اسپانيا درصد بالايی از ازدواجها اينترنتيه
.
.
.
.
اونوخ تو ايران بعد از ۶ ماه چت معلوم ميشه سارينا، جعفر بوده
☹️😂

یه سگ هست شبا میاد پشت پنجره خونمون پارس میکنه
چند وقت پیش از پنجره اب ریختم بیرون که بره
.
.
.
دیگه از اون شب سرو صدا نمیکنه فقط میاد پای دیوار خونمون میر#ینه و میره
😂
دیگه با حیونام نمیشه شوخی کرد
😂😜

بالاخره یه روز صبح
.
.
.
.
پیکر پاک و مطهرم رو در حالی که سیم هندزفری دور گردنم پیچیده رو ورمیدارن میبرن سردخونه
😂

⁣جایزه‌ی حساس‌ترین میوه هم میرسه به لیمو شیرین

تا دو دقیقه دیر میرسی باهات تلخ شده
.
.
.
.
حتی دیده شده گفته برو همونجا که داشت بهت خوش میگذشت بای
😂☹️😂😜

مامانم اومده میگه: دستشویی رو الان جرم گیری کردم و برقش انداختم
.
.
.
.
ببینم یه نفر رفته دسشویی قلم پاشو می شکنم
😂

من برم تو كوچه بشاشم بيام
😂😜

اقا خدايى من روم نميشه تو چشاى نارنگى نگاه كنم بخورمش
😂
.
.
.
.
چقد متانت،چقد فروتنى، چقد خاشع چقد بى ادعا… يه ذره مقاومت نميكنه وقتى ميخواى بخوريش… جا داره ميوه هاى ديگه ياد بگيرن
😂😁😂😂