فهرست مطالب
  • نوشته های اندرویدی (2,526)
  • دفتر شـعـــر (1,222)
  • دلنوشته (1,035)
  • متن زیبا (934)
  • عاشخونه ها (879)
  • انرژی مثبت (849)
  • داستانکهای زیبا (542)
  • متفرقه (303)
  • روانشناسی (265)
  • یک ذره کتاب (249)
  • پست های سریالی (249)
  • عکس و مکث (245)
  • بسته جوکها (212)
  • پیام های اوسا (164)
  • یادمون باشه (131)
  • سخنان بزرگان (129)
  • خاطره ها (125)
  • جملکس (118)
  • نهج البلاغه (117)
  • سرگرمی (98)
  • طالع بینی (86)
  • جوک های تابستون 96 (86)
  • آیا میدانید (86)
  • ترانه خونه (85)
  • داستانک های شیخ و مریدان (84)
  • داستان های دینی (77)
  • پیامک تبریک (74)
  • متن سلامتی (64)
  • خندانکس (58)
  • چیستان (57)
  • پیام تسلیت (57)
  • جوک های بهار 95 (57)
  • جوک های تابستان 94 (56)
  • نقاشی های ارسالی (51)
  • مطالب علمی (50)
  • بهلول (47)
  • جوک های تابستان 95 (46)
  • جوک بهمن 93 (41)
  • جوک های بهار 96 (41)
  • جوک های زمستان 94 (40)
  • جوک های آذر 93 (39)
  • خبرنامه (39)
  • دیالوگ های ماندگار (38)
  • داستان های ترسناک (35)
  • جوک های بهار 97 (35)
  • حدیث (34)
  • ساختاری (34)
  • چُس ناله (34)
  • جوک های بهار 94 (32)
  • جوک های زمستان 95 (32)
  • پــیامــک (30)
  • اموزش (30)
  • شرت و پرت (28)
  • ملا نصرالدین (25)
  • زنگ سلامت (19)
  • جوک های پاییز 95 (18)
  • جوک های زمستون 97 (17)
  • جوک های بهار 98 (17)
  • داستان کوتاه علمی (16)
  • جوک های پاییز 96 (16)
  • جوک های پاییز 98 (16)
  • زندگی نامه بزرگان (15)
  • دروصف محرم (15)
  • تست های روانشناسی (13)
  • جوک های پاییز 94 (13)
  • دهه شصتیا (13)
  • جوک های بهار 99 (13)
  • جوک های پاییز 97 (12)
  • جوک های زمستان 98 (12)
  • کامنتکس (10)
  • آموزش (10)
  • جوک اسفند 93 (9)
  • نرم افزار ساخت بوت (8)
  • جوک های تابستان 97 (8)
  • جوک های آبان 93 (7)
  • نبرد ها (7)
  • جوک های زمستان 96 (7)
  • گالری (6)
  • خبرنامه ی کلش آف کلن (6)
  • جوک های تابستان 98 (6)
  • داستان های مولانا (5)
  • نرم افزار های متفرقه نیمباز (5)
  • جوک های دی 93 (5)
  • کارگاه داستان نویسی (5)
  • جدا کننده ها (4)
  • نرم افزار ها (4)
  • داستان های تصویری (4)
  • فیلمنامه های طنز و خنده دار (3)
  • آموزش روباتیک (3)
  • بیس های پیشنهادی (3)
  • مپ های عجیب غریب (3)
  • آشپزی (3)
  • نرم افزار تبلیغ در روم (2)
  • نرم افزارهای فلود (2)
  • آموزش کلش آف کلنس (2)
  • مپ های مخصوص کاربران (2)
  • قوانین اتحاد (1)
  • توون هال 7 (1)
  • توون هال 8 (1)
  • توون هال 9 (1)
  • توون هال 10 (1)
  • جوک پاییز97 (1)
  • جوک های تابستان 99 (1)
  • اپ اندروید

    Author Archives: R.T

    بازی نهنگ سفید یا آبی


    khengoolestan_axs

    oOoOoOoOoOoO

    بازی نهنگ سفید یا آبی یه بازی چالش بر انگیزه که یگسال ها پیش از کشور روسیه شروع به گسترش پیدا کردن کرد

    مراحل بازی

    روز۱: با تیغ بر روی دست خود کلمه
    “f57”
    را حک کنید و عکس را ارسال کنید

    روز۲: ساعت ۴:۲۰ صبح از خواب بلند شوید و فیلم ترسناکی که برایتان ارسال می‌شود را تماشا کنید

    روز۳: روی بازو خود ۳ بار تیغ بکشید بصورتی که عمیق نباشد و عکس آن را ارسال کنید

    روز۴: روی تکه کاغذی یک نهنگ را بکشید و آن را برای ما ارسال کنید

    روز۵: اگر آماده تبدیل شدن به یک نهنگ آبی هستید روی پای خود کلمه
    “yes”
    را حک کنید، اگر تمایل ندارید خود را تنبیه کنید

    روز۶: یک کار با یک رمز

    روز۷: کلمه
    “f40”
    را روی دست خود حک کنید و برای ما بفرستید

    روز۸: در شبکه اجتماعی
     vk
     هشتگ
    “#i_am_whale”
    را انتشار دهید

    روز۹: شما باید مغلوب ترس خود شوید

    روز۱۰: شما باید ۴ صبح بیدار شوید و به پشت بام بروید
    (هرچه بالاتر بروید بهتر است)

    khengoolestan_axs

    روز۱۱: یک نهنگ با تیغ بر روی دست خود حک کنید و عکس آن را برای ما ارسال کنید

    روز۱۲: تماشا کردن فیلم‌های روانگردان و ترسناک در تمام روز

    روز۱۳: موسیقی‌هایی که برایتان می‌فرستیم را گوش کنید

    روز۱۴: لب خود را پاره کنید

    روز۱۵: چندین بار دست خود را روی نوک سوزن فشار دهید

    روز۱۶: به خودتان تلقین کنید که شما بیمارید

    روز۱۷: بالاترین سقفی که می‌توانید پیدا کنید و برای مدتی روی لبه آن ایست کنید

    روز۱۸: به روی پل بروید و روی لبه آن ایست کنید

    روز۱۹: از یک جرثقیل بالا بروید، یا برای بالا رفتن از آن تلاش کنید

    روز۲۰: معاون ما شما را چک می‌کند که قابل اعتماد هستید

    روز۲۱: با یک نهنگ دیگر در اسکایپ صحبت کن
    (بازیکنی که مثل تو بازی می‌کند)

    روز۲۲: به لبه یک سقف بلند بروید و پاهای خود را از آن آویزان کنید

    روز۲۳: کاری دیگر با یک رمز

    روز۲۴: یک کار مخفی
    (کاری که گفته می‌شود)

    روز۲۵: با یک نهنگ
    (بازیکن)
    قرار ملاقات دارید

    روز۲۶: با شما تماس می‌گیریم و زمان مرگ شما را خواهیم گفت، شما باید آن را بپذیرید

    روز۲۷: ساعت ۴:۲۰ صبح بلد شوید و به ریل راه آهن بروید
    (نزدیک‌ترین راه آهن)

    روز۲۸: یک روز با کسی صحبت نکنید

    روز۲۹: قول بدهید یک نهنگ باقی بمانید

    روز۳۰: ساعت ۴:۲۰ صبح از خواب بلند شوید، فیلم ترسناک مورد نظر را نگاه کنید، آهنگ‌هایی که برایتان می‌فرستیم را گوش کنید، یک خراش بر روی بدن خود ایجاد کنید، با یک نهنگ صحبت کنید
    (تا روز ۴۹ باید همین کار را هر روز انجام دهید)

    روز۵۰: شما یک نهنگ هستید. از یک ساختمان بلند بالا بروید و بپرید تا نهنگ خود را بگیرید

    khengoolestan_axs

    oOoOoOoOoOoO

    احتمالا الان متوجه شدین که بازی از پنجاه مرحله تشکیل شده… خب چرا؟

    چون اگر بیشتر باشه بازیکن خسته میشه و از بازی زده میشه
    و اگر کم تر باشه بازی کن به این باور نمیرسه که اون یه سربازه(نهنگ)و الان با این تعداد مراحل بازی کن توی ناخوداگاهش میگه من یه سربازم(نهنگ) پس باید هر کاری میگن انجام بدم

    oOoOoOoOoOoO

    چرا کسانی که شروع میکنن نمیتوانند از بازی خارج شوند؟ و چرا قبول میکنن که مراحل را انجام بدهند؟

    شما لینک بازی نهنگ آبی را در رسانه‌های اجتماعی خود
    (فیس بوک، اینستاگرم، توییتر)
    مشاهده خواهید کرد اگر شما آن را نادیده بگیریدهمه چیز درست است، اما اگر این بازی را دانلود کنید، نمی‌توانید این بازی را حذف کنید. پس از دانلود این بازی نهنگ آبی مدیر با شما تماس خواهد گرفت و مکالمه ای انجام خواهید داد مانند این

    شما: من می‌خواهم بازی کنم

    مدیر: آیا شما مطمئن هستید؟ هیچ راهی وجود ندارد

    شما: بله , منظورتان از این که هیچ راهی وجود ندارد چیست؟

    مدیر: شما بعد از شروع بازی نمی توانید آن را ترک کنید

    شما :آماده هستم

    مدیر: هر کار را با دقت انجام دهید و هیچ‌کس نباید در مورد آن بداند. وقتی که کار را تمام کردید، باید عکسی از آن را به عنوان مدرک برای ما ارسال کنید.

    شما: و اگر بخواهم از این بازی خارج شوم چه می شود؟

    مدیر: ما تمام اطلاعات شما را دارم، و در صورت خروج شما علیه خودتان از آن ها استفاده میکنیم
    این به این معنی است که اگر این بازی را در وسط کار رها کنید، خانواده شما را خواهیم کشت، به همین دلیل است که بیشتر بازیکنان تحت فشار خودکشی می‌کنند

    پس از آن، شما شروع به بازی نهنگ آبی و انجام یک به یک هر مرحله می‌کنید

    این وظایف مغز شما را دستکاری و شستشو می‌دهند و شما تصمیم خواهید گرفت که مراحل را کاملا انجام دهید و در نهایت دست به خودکشی بزنید

    oOoOoOoOoOoO

    سازنده بازی دستگیر شد ولی چرا بازی هنوز هم پایداره؟

    سازنده بازی سال ها پیش دستگیر شد یک دنشجوی اخراجی روسی اما کسانی که با او هم عقیده بودند که انسان ها باید بمیرند بعد از او سعی کردند که مثل او مردم را با پنجاه مرحله به خودکشی وادار کنند

    برای مثال اگر کسی در ایران با او هم عقیده باشد دمبال یک انسان روانی یا افسرده میگردد تا با پنجاه مرحله او را وادار به خودکشی کند

    oOoOoOoOoOoO

    این پست و اینجور پست ها را نشر دهید تا مردم به دام اینجور بازی ها نیفتند

    R.T
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    نوشته های اندرویدی

    زندگی واقعی۲


    khengoolestan_axs

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ
    ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ
    ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ
    ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻭ
    ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎ
    ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ ﺑﻮﺩﯾﺪ؟؟

    ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ هیچکس ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ
    ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ

    ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ، ﻣﻬﻨﺪﺱ ، ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ
    ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ، ﺭﻓﺘﮕﺮ ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ
    ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ
    ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ
    ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ

    ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ
    ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ
    ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ
    ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ

    ﺗﻨﻬﺎ ﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ماند

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    R.T
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    نوشته های اندرویدی

    چشم به راه کسی بمان


    khengoolestan_axs

    ..♥♥………………

    چشم به راهِ کسی بمان
    که آمدنش عجیب بوی ماندن بدهد
    که از پشتِ نگاهت بفهمد
    معنایِ درد هایت را
    معنای دلتنگی هایت را
    چشم به راهِ کسی بمان
    که از شوق دیدن تو
    تمامِ خیابان های شهر را میانبر بزند

    اصلا
    آنها را دوتا یکی کند
    تا زودتر از تو به خانه برسد
    بعد بیاید ببیند
    که تو زودتر خودت را به خانه رسانده ای
    بی قرارِ قدمهایش شوی
    بی تاب آغوشت شود
    بوسه بارانش کنی
    بوسه بارانت کند
    طوری در آغوشت بگیرد
    که خودت را
    بیشتر مچاله ی آغوشش کنی

    و بگویی: من دلم گم شدن می خواهد
    گم شدن میانِ آغوشت
    بعد لبخندت برایش
    تا بناگوش باز شود

    آنوقت زیر لب
    به خدا خواهی گفت: خدا جان
    بگذار زمستانت بماند
    نرود اصلا
    آخر من دیگر
    گرفتار تابستان
    گرم اغوشش هستم
    ..♥♥………………

    عادل دانتی

    R.T
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    نوشته های اندرویدی

    زندگی واقعی


    —————–**–

    زمانی که من بچه بودم، مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده‌ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت‌های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت

    یادم می‌آید منتظر شدم ببینم آیا پدرم هم متوجه سوختگی بیسکویت‌ها شده است؟ در آن وقت، همه‌ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود؟ خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا میکردم که داشت مربا روی آن بیسکویت‌های سوخته می‌مالید و لقمه لقمه آنها را می‌خورد

    یادم است آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم، شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت‌ها از پدرم عذرخواهی کرد و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: عزیزم، من عاشق بیسکویت‌های خیلی برشته هستم

    همان شب، کمی بعد که رفتم پدرم را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویت‌هایش سوخته باشد؟
    او مرا در آغوش کشید و گفت: مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و خیلی خسته است
    بعلاوه، بیسکویتِ کمی سوخته هرگز کسی را نمی‌کشد

    زندگی مملو از چیزهای ناقص و انسان‌هایی است که پر از کم و کاستی هستند. در طول این سال‌ها فهمیده‌ام که یکی از مهمترین راه‌حل‌ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار
    درک و پذیرش عیب‌های همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت‌های خوب، بد و ناخوشایند زندگی ات را بپذیری و با انسان‌ها رابطه‌ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نشود

    خدایا آدمای صبور و با اصالت قسمت همه کن

    —————–**–

    R.T
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    نوشته های اندرویدی

    چتر نجات | طنز


    @~@~@~@~@~@

    ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﯽ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﻧﺠﺎﺕ ﮐﻢ ﺑﻮﺩ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﻳﺪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ

    ﺯﻳﻦ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺯﻳﺪﺍﻥ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻴﺴﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ

    برﺩ ﭘﻴﺖ ﻫﻢ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﻳﻦ ﻫﻨﺮﭘﻴﺸﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ

    ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ

    اﺣﻤﺪﯼ ﻧﮋﺍﺩ ﻫﻢ ﻳﮏ ﭼﺘﺮ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻢ

    ﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﭘﺮﻳﺪ

    فقط ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻳﮏ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﻪ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺎﭖ ﮊﺍﻥ ﭘﻞ ﺩﻭﻡ. ﭘﺎﭖ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ! ﻣﻦ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ، ﺑﻴﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ

    ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺖ : ﺍﺣﺘﻴﺎﺟﯽ ﻧﻴﺴﺖ

    ﺍﻭﻥ ﺁﻗﺎﻫﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺋﻴﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ، ﺑﺎ ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻦ ﭘﺮﻳﺪ ﺑﻴﺮﻭﻥ

    @~@~@~@~@~@

    R.T
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    سرگرمی

    مدرسه ها


    khengoolestan_axs

    ♦♦—————♦♦

    یه پاییز زردو
    زمستون سردو

    یه کلاس تنگو
    یه درس مشنگو

    khengoolestan_axs

    غم جمعه عصرو
    مشقا مونده رو دستو

    یه دنیا سوالو؟؟
    رو دستم گذاشتی

    کتابی دروغو
    تکالیف بوقو

    یه درس عمیقو
    یه هفته دریغو
    *difal*

    یه مغز مریضو
    یه دنیا محالو
    تو سینم گذاشتی
    *help*

    khengoolestan_axs

    تابستون کجایی؟دقیقا کجایی؟
    کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟
    تعطیلات کجایی؟دقیقا کجایی؟
    کجایی تو بی من، تو بی من کجایی؟
    *odafez*

    ♦♦—————♦♦

    R.T
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    سرگرمی

    نمایش بیشتر
    user_send_photo_psot

    *♥♥♥♥*♥♥♥♥*
    می نشینم درزهای دلم را میشکافم باز هم تنگ میشود مگر چگونه رفته ...

    user_send_photo_psot

    oOoOoOoOoOoO

    آدما عوض نمیشن
    خرشون از پل میگذره

    oOoOoOoOoOoO

    user_send_photo_psot

    یه چند وقتی بود که ازش خبری نداشتم...یه چند وقتی بود که نه دیده بودمش نه صداشو ...

    user_send_photo_psot

    *********◄►*********

    هیچ وقت برای ماندن یک فرد رفتنی تلاش نکن
    زیرا در آخر تو بازنده ی ...

    user_send_photo_psot

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
    قشنگترین
    و شادترین
    لحظات را
    کسی به تو ميدهد

    که ...

    user_send_photo_psot

    پدر

    یک تحویلداربانک میگفت
    ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺍﻭرد تا ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ کنه ...

    user_send_photo_psot

    ..*~~~~~~~*..

    روی ویترین یک کتابفروشی در شهر رم نوشته شده

    همیشه دلخوری ها را... نگرانی ...

    user_send_photo_psot

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
    بریم بیرون بگردیم؟
    الان که بیرونیم
    نه
    بریم یه جا که خیلی ...

    user_send_photo_psot

    به مامانم میگم امتحان دارم میگه اشکال نداره تو که درست خوبه
    .
    .
    .
    .
    .
    خدا رو شکر از ...

    user_send_photo_psot

    *********◄►*********

    ساده نگير
    يك زن
    اگر بخواهد مي تواند

    از تو كسي بسازد
    كه ...

    user_send_photo_psot

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    باغبانی چنان عاشقانه درختان و بوته های بوستانش را ...

    user_send_photo_psot

    oOoOoOoOoOoO

    وقتی یکی غیر تو بم میگه دوست دارم
    انگار یکی بغل گوشم داره ...

    user_send_photo_psot

    ..♥♥..................

    آدما نمیدونن که تجربه نوعی شکسته، باید همه چیتو از دست بدی تا ...

    text .
    .
    .
    در حال تکمیل کردن سیستم نمایشی سایت .
    .