دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود « خدا رو چه دیدی شاید شد »
یادم میاد همون سال یکی از بچه ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره… دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می کردیم و حالمون خراب بود. گریه مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صد بار دیده بود. سی دی تایتانیک رو اون برای همه ی ما آورده بود. معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت
« خدا رو چه دیدی شاید شد »
وقتی این رو گفت همه ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره
امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته… مثل همون روز تو مدرسه گریه م گرفت
فکر می کنی رسیدن به آرزوت محاله؟!؟
« خدا رو چه دیدی شاید شد »
حسین حائریان
من هیچ ندانم که مرا آن که سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
|خیام|
آقا جون از اربعین جا موندیم
امسال درسته ما نتونستیم بیایم ، امسال رو تو بیا
حالمون رو خوب کن
روزگارمون رو خوب کن
مرام و معرفت بهمون ببخش
دلامون رو نرم کن
مهربونی و محبت رو به دلامون برگردون
سیاهی ها رو بشور از وجودمون
الهی آمین
یا ابا عبد الله الحسین علیه السلام
وقت ندارند علیه کسی، کاری انجام دهند
وقت ندارند درگذشته، متوقف شوند
وقت ندارند که دروغ بگویند
بسیار انتخاب می کنند چون ذهن اولویتبندی شده دارند
بدنبال این نیستند کسی را مانند خود کنند
حجم و کیفیت غذای خود را با دقت زیر نظر دارند
بد بودن بعضی انسانها را، عادی میدانند
به دو زبان مهم، مسلط اند
کارآمدی را نتیجۀ رقابت میدانند
راستگو هستند چون منافع دراز مدت دارند
حتی در استفاده از حروف اضافه دقت می کنند تا اعتماد دیگران را حفظ کنند
از افراد توانا، با مهارت و باهوش، هراسی ندارند
دائما در حال گسترش شعاع شبکههای ارتباطی خود هستند
بعد از شش ماه که آنها را میبینید، بهتر شدن آنها را متوجه میشوید
میلیمتری مراقب سخنانشان هستند
هر وقت خیلی استرس داشتی، هر وقت فک کردی ممکنه به چیزی که میخوای نرسی، هر وقت فک کردی چقدر شرایط داره بهت فشار میاره و سخته یادت باشه که خدا خودش گفته: هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ
یعنی: خداوند قلب ها رو آروم میکنه و دلت رو قرص میکنه