* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

از روز های سخت بی یاری گذشتم
از دل خوشی هایم به ناچاری گذشتم

بی چتر و بی باران وخیس از خاطراتت
از کوچه های سرد تکراری گذشتم

گفتم خدایا حاجت او را روا کن
از آرزوهای خود انگاری گذشتم

تا رازهایم در دلم پنهان بماند
از خیر دلسوزی و دلداری گذشتم

گفتی فدایم میشوی کاری نکردی
از حرفهایت با فدا کاری گذشتم

از چشم هایت از خودت از خاطراتت
آری گذشتم از همه ، آری گذشتم

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

* سیدتقی سیدی *