توی آسانسور بودم یه دختری هم سوار شداول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه!
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله …

😆   😆   😆

در یک مراسم ختم، مردان زیادی آمده بودند ، از صاحب عزا پرسیدن: چی شده؟ گفت: گاوم با شاخش زده زنمو کشته، گفتن: این همه مرد برای تسلیت آمدن؟ گفت: نه، برای خریدن گاو آمدن !!

  😆   😆      😆

پیامی برای دختران : ز گهواره تا گور دانش بجوی چون از شوهر خبری نیست!

  😀   😆   😆

دختره ترم اول کارتشو جا گذاشته مامور جلوی در گفت خانوم کارتتون؟
دختر:ای وای من کارتمو جا گذاشتمو الانم یه کلاس مهم دارم اگه بشه اجازه بدین برم داخل!گفت :اینجوری که نمیشه یه کارت کتابخونه ای چیزی که نشون بده شما مال اینجایی! دختره بعد از کلی فکر میگه : من هیچکدومه اینا رو ندارم آخه من نوام!!

  😆   😀   😀