حکیم ژاپنی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود

مردی به او نزدیک شد و گفت مرا به شاگردی بپذیر!

حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت:کوتاهش کن

مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد

حکیم گفت برو یک سال بعد بیا

یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت کوتاهش کن.مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند

حکیم نپذیرفت و گفت برو یک سال بعد بیا

سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند.مرد این بار گفت: نمی دانم و خواهش کرد پاسخ را بگوید

حکیم خطی بلند کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد

این حکایت فرهنگ ژاپنی ها را نشان می دهد. نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست

با رشد و پیشرفت دیگران انگیزه تلاش بیشتر پیدا می کنند.به دیگران کار نداشته باش کار خودت را بکن

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

این همان شیوه ای است که ژاپن پس از جنگ جهانی بکار برد.