ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺍﺧﻄﺎﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﺪ ﺍﻣﺎ
ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺁﻧﻬﻢ ﺑﺰﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﺩﺭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ
ﭼﻮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻗﺸﻮﻧﻢ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﻨﯽ .… ﺳﺤﺮﮔﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﮐﻨﯽ
ﺍﮔﺮ ﺍﻝ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺣﯿﺎﺗﻢ ﺩﻫﺪ ..… ﺯ ﭼﻨﮓ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﻧﺠﺎﺗﻢ ﺩﻫﺪ
ﭼﻨﺎﻧﺖ ﺑﮑﻮﺑﻢ ﺑﻪ ﮔﺮﺯ ﮔﺮﺍﻥ …… ﮐﻪ ﯾﮑﺴﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ
ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻧﻮﺷﺖ:
ﭼﻮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ، ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﻮﺩ…… ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺯ ﭘﯿﺸﺶ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺷﻮﺩ
ﻋﻘﺎﺏ ﺷﮑﺎﺭﯼ ﻧﺘﺮﺳﺪ ﺯ ﺑﻮﻡ .…… ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﻭ ﺻﺪ ﻣﺮﺩ ﺭﻭﻡ
ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﯾﺰﺩﺍﻥ ﺩﻫﺪ ﺭﻭﻧﻘﻢ ..… ﺑﻪ ﺍﺳﮑﻨﺪﺭﯾﻪ ﺯﻧﻢ ﺑﯿﺮﻗﻢ
ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺩﯼ ﺳﻬﻤﮕﯿﻦ ﺍﺭﺗﺶ ﺗﻮﭘﺎﻝ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﭘﺎﺷﺎ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮﯾﻦ
ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻢ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﻃﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﺎﻥ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ
ﺑﺎﺯﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ …
ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ « ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺮﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ» ﺍﺛﺮ _ ﺩﮐﺘﺮﻣﯿﻤﻨﺪﯼﻧﮋﺍﺩ
8 سال پیش
دو مرد خراسان
8 سال پیش
من این پادشاه خراسونی رو خیلی قبول دارم
2 سال پیش
درود
وقت بخیر
متاسفانه بیت آخر درست نوشته نشده، صورت درست بیت و عین سخن نادرشاه بزرگ اینگونه هستش:
اگر آل حیدر دهد رونقم
به قسطنطنیه زنم بیرقم
که البته از لحاظ ملی و معنوی تفاوت چندانی نداره، ولی چون سخنی رو از فردی نقل می کنیم، بهتره که عین سخن نقل بشه و دچار تغییر نشه!
در واقع آل حیدر که اینجا آرایه ایهام ایجاد کرده، در برابر آل عثمان «در شعر فرستاده شده از عثمانی ها» قرار داده، که دو معنی داره و بخاطر آرایه ایهام هر دو معنی هم درست هستش؛ در معنی اول منظور از آل حیدر خاندان صفویه هست که در برابر آل عثمان قرار گرفته، شیخ حیدر پسر شیخ جنید نوهٔ شیخ ابراهیم از نوادگان شیخ صفیالدین اردبیلی از نوادگان فیروزه شاه زرین، در واقع پدر شاه اسماعیل هستن که در این بیت نادرشاه با توجه به این، خاندان صفویه رو آل حیدر خطاب کرده؛ در معنوی دوم هم منظور از آل حیدر اهل بیت علیهم السلام هستن که نادرشاه بهشون متوسل شده. البته ناگفته نماند که تفکر غالب در اون زمان و تفکر خود نادرشاه بر این بوده که خاندان صفوی از نوادگان امام موسی کاظم هستند و لفظ آل حیدر در معنی دوم رو هم می تونیم به نوبه ای باز به خاندان صفویه برگردونیم.
اسکندریه هم شهری هستش در مصر و بهتره که برای مناطق آناتولی به کار نره، البته نادرشاه بزرگ به این آگاه بودن و هیچ وقت از لفظ اسنکدریه استفاده نکردند؛ در واقع قسطنطنیه که نام قدیمی استانبول کنونی هستش، که در اون دوره پایتخت عثمانی بوده رو ایشون استفاده کردند.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو