الَمی گفت علی
غرق غمی گفت علی
یونس اندر شکم حوت همی گفت علی

بحر و بر گفت علی
رمل و حجر گفت علی
کوه با ناقه صالح چقدر گفت علی

هر کسی گفت علی
خوش نفسی گفت علی
صبرِایوب کم آورد و بسی گفت علی

ایلیا گفت علی
کهف وَری گفت علی
من همانم که خداوند مرا گفت علی

مصطفی گفت علی
غار حرا گفت علی
شب معراج، محمد به خدا گفت علی

کربلا گفت علی
خون خدا گفت علی
چیست نام پسران تو شها ؟ گفت علی

چه یلی گفت علی
ابن ولی گفت علی
جنگ تا تنگ شد عباس علی گفت علی

گل ما گفت علی
حاصل ما گفت علی
خاکْ گِل،گِلْ گُلُ گلْ دِلْ ، دل ما گفت علی
روزها گفت علی
صبح و مسا گفت علی
شیعه افتاد زپا ، خواست ز جا گفت علی
خون فشان گفت علی
نعره کشان گفت علی
ذوالفقار عین تبر سینه دران گفت علی

* ناشناس *