روسری وا می کنی خورشید عینک می زند !
دسته گل غش می کند پروانه پشتک می زند !

کفش در می آوری قالی علامت می دهد !
جامه از تن می کَنی آیینه چشمک می زند !

هر کسی از ظّنِ خود در خانه یارت می شود
گاز آتش می خورد یخچال برفک می زند !

میوه ها با پای خود تا پیش دستی می دوند
آنطرف کتری به پای خویش فندک می زند !

روبرویم می نشینی جشن بر پا می شود
صندلی دف می نوازد میز تنبک می زند !

درد دلها از لبت تا گوش من صف می کشند
پیش از آن چشمت به چشم من پیامک می زند !

عشق من این روزها با اینکه درگیر توام
باز هم قلبم برای قبلها لک می زند !.

* ناشناس *