گفتم تو بیایی و محرم دلم باشی
گفتم تو بیایی و آرامشم باشی
گفتم که تو خوبی ،غمخوار دلم باشی
گفتم که سختی هست ولی تو کنار دلم باشی
ندانستم که زندگی بی رحم تر از حرفاست
ندانستم که دلبستن ، دلم خون کرد
نداستم که حالا ، گفتم خدا کند آرام باشی
میگم تو نباشی من آرامشم برگشت
میگم که بدخلقیت ،دلم پر از خون کرد
صبر و تحمل همدم دل شکستم شد
اشک و بی اعصابی من، با خستگی هات خون شد
از حرف و نیش و کنایت ، جای فراری نیست
اینجاس که گم میشم ، آرامشم برگرد
8 سال پیش
اووه شعرم ده تا لایک خورد
هر چه میخواهد دل تنگت بگو