*~*~*~*~*~*~*~*

حالا جدا از بعضی ها که خیلی خوش خوراک هستند هرچه دم دستشان می آید می بلعند بعضی ها هم هستند پر از ادا و اطوار که ماشاالله چشم هایشان کار جوانه های چشاییشان را هم گردن گرفته اند
بچه هایی هستند که می گویند آبگوشت دوست ندارند خب ندارند، دوست داشتن خودشان است، شکم خودشان است، دوست دارند با چیزی که خوششان می آید پرش کنند، حالا نه که واقعا آبگوشت بد مزه باشد ها ، نه، اینها همه اش زیر سر همان چشم است که با قیافه آبگوشت حال نمی کند، حالا تو هزار بار بگو بخور ، بگو بچه بخور جان بگیری، بخور داری میمیری، نمی خورد، خب واقعا چشم هایش آبگوشت را چشم گیر نکرده اند، حالا همین بچه دو صبایی که بگذرد، یکم عقل توی سرش بیاید، آبگوشت خور می شود، حالا جان گرفته، دیگر مردنی نیست، کسی به زور آبگوشت توی حلقش نمی ریزد، کسی تعارفش نمی کند

این
دقیقا
همان ماییم
درست وقتی یکی دوستمان دارد، هی برایمان عاشقانه حرف می زند، هی می خواهد حالی مان کند که فلانی دوستت دارم، ما نمی خواهیم ، ما دوست نداریم
خب دل خودمان است، احساس خودمان است، دوست داشتن خودمان است، دوست داریم با دوست داشتن هرکه دوست داریم پرش کنیم، حالا نه که واقعا طرف بد باشد ها، نه، اینها همه اش زیر سر همان چشم است ، که با قیافه طرف حال نمی کند، حالا نه که فقط قیافه ، کلا حال نمی کند، مثل آبگوشت، نمی دانم لامذهب کور است، ناسلامتی چشم است که، حالا دو صبا، شاید هم چند صبا که گذشت، عقل توی سرمان آمد، می بینیم ای داد بیداد، چقدر آن طرف خوب است، چقدر دوستش داریم، چقدر خوشمزه است، مثل آبگوشت

ولی دیر است
این عقل ما همیشه عقب است
همیشه دیر می آید
مثل دندان عقل که دیر تر تشریفشان را می آورند
حیف
دیگر کسی دوستت دارم تعارفمان نمیکند

*~*~*~*~*~*~*~*

مسعود ممیزالاشجار