خدا اینجاست ، می دانم ، می بینم ، می فهمم؛
خدا در چرخش کُندِ قلم ، در دامن کاغذ؛
به من اهسته می گوید: من اینجایم.
خدا در خانه چشمم ، خدا در دارِ آمالم،
خدا در آستان ذهن پرآشوب من تنهــــــــــــــــــــاست؛
خدا در خواب یا در خرمنِ سبزِ نهفته در دلِ دانه ،
خدا در دست های بسته ی غنچه؛
خدا حتـــــــــــــــــــــی در آواز حزین مرغ شب پیداست.
خدا در شب پره بال است، خدا در موج آواز است.
خدا در عمق ژرف کهکشان نور است.
خدا در نمِ نم باران ،خدا در ابر، خدا در رنگِ رنگ خوشه ی رنگین کمان پیداست.
خدا راز دل دریاست.
خدا در شوق قطره، در خرامیدن به سوی ابر آشوب است.
خدا در چشمه هم میل نشستن در دل دریاست.
خدا زیباست، خدا اینجاست، می دانم ، می بینم، می فهمم…
“ناهید دالایی”