بهلول و طعام خليفه 🙂
آورده اند كه هارون الرشيد غذائي براي بهلول فرستاد.
خادم خليفه طعام نزد بهلول آورد و پيش او گذاشت و گفت: اين طعام مخصوص خليفه است و براي تو فرستاده است تا بخوري.
بهلول آن طعام را پيش سگي كه در آن خرابه بود گذاشت.
خادم فرياد زد كه چرا طعام خليفه را پيش سگ گذاشته اي.
بهلول گفت: دم مزن اگر سگ بشنود اين طعام از خليفه است او هم نخواهد خورد