با قلم موی خیالت یادگاری میکشم
یک قفس بی پنجره با یک قناری میکشم
بی تو باران می شود این بغض های لعنتی
پشت پلکم انتظارت را بهاری میکشم
لاله یِ لبهایِ تو گل بوسه را جان می دهد
بوسه ها را لب به لب سرخه اناری میکشم
نیستی از من ولی انگار چیزی کم شده
مثل ساعت لحظه ها را بی قراری میکشم
گفته بودی می روم اما کسی باور نکرد
سالهاست من بعد تو چشم انتظاری میکشم
آسمان بی ماه مانده تا تو برگردی شبی
پشت پایت آب را بی اختیاری میکشم
یاد تو هر شب قلم مو را به دستم می دهد
* ناشناس *
9 سال پیش
خیلی هم عالی
از این جور شعرا خیلی خوشم میاد
9 سال پیش
هر چه میخواهد دل تنگت بگو