به زنم گفتم ماشین چی بخرم؟ اونم داد میزد: لندکروز لندکروز لندکروز
.
.
.
.
.
دقیقتر شدم دیدم مامانمه داره بیدارم میکنه میگه پاشو لندِهور لندهور لندهور
😂

درست میشه ایشالا
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بـچـه کـه بـودم هـروقـت مـی رفـتـم آپـارتـمـان عـمـه م ایـنـا چنـد دقــیـقـه زل مـی زدم بـه چـراغـهـای راه پـلـه شـون بـعـد خـامـوش مـیـــشـد
.
.
.
.
.
تـا هـفـتـه پـیـش فـکـر مـی کردم یـه قـدرت خـاص دارم , وقـتـی فـهـمـیـدم تـایـمـر داره کـمـرم شـکـسـت
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

امروز دوتا تاکسی خورده بودن به هم، راننده هاشون داشتن سر اینکه کی مقصره با هم دعوا میکردن
.
.
.
.
رفتم جلو گفتم مگه یادتون رفته کار خودشونه ؟؟

یه لحظه مکث کردن بعد روی همو بوسیدن سوار شدن رفتن
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

کلاس سوم که بودم
یادمه زنگ فارسی معلم اومد سرکلاس
و خیلی محترمانه و با صدای بلند گفت
بچه ها کتابها را بگشایید
.
.
.
.
ما هم همه با هم کتابا رو باز کردیم و
یکصدا گفتیم
گشااااااااادیممم

ازون موقع به بعد دیگه همینجوری موندیم
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

مهمون داشتیم
😂

یهو بابام گفت فلانی بچه هاش انقد شبیه همن که انگار کاربُن گذاشتن
.
.
.
.
.
.
پرسیدم بابا کاربن رو کجا گذاشتن؟
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نمیدونم چرا یهو همه زل زدن به تلویزیون خاموش
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

امروز تو خیابون داشتم راه میرفتم

یهو یکی داد زد

«ممد»

برگشتم دیدم چند تا گربه ن

با دوستاش خندیدن رفتن
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه بارم رفتم رستوران ایتالیایی گفتم پسته دارید؟ گفت اون پاستاست
.
.
.
.
.
دیدم ضایع شده گفتم نه پسته می‌خوام اگه ندارید گه می‌خورید رستوران میزنید
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏داداشم ۹ میلیون داده بچشو واسه کلاس تیزهوشان ثبت نام کرده
.
.
.
.
.
من یادمه بابام یه دفتر 40 برگ خریده بود واسم میگفت ریز بنویس همه ی درسات توش جا شه
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

زلزله اومد بابام رفت تو چارچوب در گفتم پس من چی؟

گفت: تو بمیری من میتونم دوباره زن بگیرم بچه دار بشم ولی تو نمیتونی
.
.
.
.
.
زلزله منو نکشت، تو کُشتی پدر
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

زنگ زدم به نامزدم گفتم کجایی که صدای آب میاد؟

گفت برا تعطیلات با خانواده

اومدیم کیش
😂

یهو مامانش داد زد بگیر شلنگو اونور

خیسم کردی سکینه دلفین
😂😜

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تو پاساژ راه ميرفتم که يهوخوردم به يه نفرو افتادزمين
😂
سريع رفتم بلندش کردم و گفتم: واقعا عذرخواهى ميکنم
😂
.
.
.
.
وقتى دستشو گرفتم ديدم طرف مانکن جلوى مغازه است
😂

اطرافمو که نگاه کردم ديدم يه يارو داره بهم نگاه ميکنه
😂
و يه لبخند تمسخر هم رو لباشه
😂

بهش گفتم:خنده داره؟
😂
.
.
.
.
خوب که دقت کردم ديدم اونم يه مانکن ديگست

خیلی حالم بده… قرصام کجاست؟
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

سنگ قبر یکی نوشته بود در سن ۱۰۵ سالگی به دیار باقی شتافت
😂😜
.
.
.
.
آخه نوکرتم شتافت چیه؟!؟
😂
اینو دیگه به زور بردن
😂
شایدم بکسل کردن
😂

شتافت؟؟؟؟
😂