بسته جوک های روزانه
جوک های دست اول
کرکره خنده
جوک های تابستان 95
یکی از بهترین سایت های تفریح و سرگرمی
جوک جدید
همه در خنگولستان

 

♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪

کتونی سایز چهل و دو
آدیداس اصل
فروشی

.

.

از مسجد برداشتم

قیمت توافقی….☺️😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

لره رو ميبرن جبهه بهش ميگن بايد اينجا ايستادگي كني

لره ميگه

مُو نيتونم ايستاده گي كنم
بايد حتما بشينم گي كنم

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تنها افتخار و موفقیت من تو زندگیم اینه یه بار یه پورشه پانامرا زد تو خیابون مث عن پخشم کرد
.
.
.
.

انقدر ذوق داشتم با پای شیکسته بلند شدم ازش تشکر کردم😂

.
.
.
.

😂
.
.
.
.

تا چند وقت فامیلا میومدن عیادت با این خاطره پز میدادم و فخر میفروختم
ري#دم تو اختلاف طبقاتی 😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه بار داشتم سیگار میکشیدم

بابام اومد ؛ گفتم این چیه دستت؟

گف اسکل این دیالوگ من بود 😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

کامنتای زیر پستای ماه عسل
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

برنامتون عالی بود ازگریه کور شدم

از شدت بغض نتونستم افطار کنم بابت برنامه خوبتون تبریک میگم

دمت گرم داداش خیلی زار زدم 😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بابا؟
بابام : بله؟
پاشم کولرو روشن کنم. گرمه. خوابم نمی‌بره

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

بابام : رو خودت پتو بنداز
من میگم گرمه. شما میگی پتو بندازم
بابام : بعدش پتو رو از رو خودت بزن کنار خنک میشه من خودم اینکارو می‌کنم. یه بار سردم شد حتی.😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

داییم دبير أدبياته

يه روز رفتم کمکش برای تصحيح ورق امتحانی بچه ها

رسيدم به اين سؤال

.
.
.
معنی بيت زير را به نثر روان بنويس

طيران مرغ ديدی تو ز پايبند شهوت

به در آی تا ببينی طيران آدميت

.
.
.
..
.
پسره معنی کرده: ته ران مرغ را ديدی و شهوتی شدی…
ته ران انسان را ببينی چکار ميکنی!!؟؟😂😜

نابودم کرد اصن😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

افطار ﺑـﺮﻧــﺞ ﻫــﻨــﺪﯼ ﺧــﻮﺭﺩﻡ ﺭﻓــﺘـﻢ ﺑـﯿــﺮﻭﻥ 1 ﺩﻭﺭ ﺑــﺰﻧــﻢ

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﻫــﺮ ﺩﺭﺧــﺘـﯽ ﺭﻭ ﺩﯾــﺪﻡ ﺩﻭﺳــﺖ ﺩﺍﺷـﺘــﻢ ﺩﺳــﺘــﻢ ﺭﻭ ﺩﻭﺭﺵ ﺣـﻠﻘـﻪ ﮐـﻨـﻢ ﻭ ﺩﻭﺭﺵ ﺑـﭽـﺮﺧـﻢ !!! ^_^😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

اگر شب ها موقع خواب گوشیتونو سایلنت نمیکنین .. 😂☝️

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

یعنی دوستاتون از نظر روانی سالمن 😂☝️😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

قرآن رو باید بخونی و عمل کنی تا به خدا برسی

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

اینکه سالی یکبار قرآنو بذاری رو سرت گریه کنی مثل این میمونه که امتحان داشته باشی، به جای اینکه درس بخونی جزوه رو بذاری رو سرت گریه کنی

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

زنگ زدم به مامانم گفتم ناهار چی داریم؟
گفت همون سحری امروز صبح.

گفتم سحری امروز صبح چی بود؟
گفت افطار دیشب. ترسیدم ادامه بدم برسم به نوروز

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

حتی من تو خلوت خودمم میخوام بشینم

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

مادرم میگه اونجا نشین میخوام جارو کنم
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

يكى از دوستان فاميليش “مصطفى” است، اسم پسرش رو گذاشته محمد

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

معلمش عمرا بتونه حين حضور و غياب جلوى صلوات فرستادن بچه ها رو بگيره

♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪

*ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون **♥**