جعفر میگن قشنگترین فانتزیت چیه ؟
.
.
.
.
.
میگه يه حالی میده رو پله برقی بگووووزیی

پشت سریت نه راه پیش داره نه راه پس فقط باید بوو کنه
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

مورد داشتیم طرف تو دبی سوار تاکسی شده
موقع رسیدن نمیدونسته چجوری عربی بگه پیاده میشم
.
.
.
‌‌.
.
زده رو شونه راننده گفته: داداش… صدق الله العلی العظیم
😂😁😂😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بعد دو ساعت رفتم گوشیمو از شارژ دربیارم دیدم گوشی بابام تو شارژه، میگم چرا گوشیمو کندی؟
.
.
.
.
.
گفت: فرض کن شارژر رو بد زده بودی، الان فهمیدی شارژ نشده
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

يارو تو جبهه بی سيم ميزنه، ميگه
.
.
.
.
.
من 5000 عراقی دستگیر کردم بیایید

ميگن: خودت بيار

ميگه : نه شما بياين اينا نميذارن من بيام
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

به یارو ميگن: همسایه ات داره تو باغت زنتو می بوسه
.
.
.
.
.
.
ميگه: بااااابااااا انقد بزرگش نكنيد ، بااااغ كدومه؟؟؟

چهارتا درخته ، حالا انقد بگید تا یارانمو قطع كنن
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

معلم روستا از بچه ها عکس گرفت و گفت: ببينيد چقدر قشنگه

چند سال بعد ميگيد: اين حسنه که دکتر شده اين علي که مهندس شده اين قربون که هيچ گهي نشد

قربون از ته کلاس داد زد
.
.
.
.
.
.
اينم آقا معلمه. ريدم تو روحش، مرده
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بچه: بابا آدمها چه جوری بوجود اومدن؟

پدر: اول میمون بودن بعد به مرور دمشون اوفتاد چهرشون عوض شد آدم شدن
😂
.
.
.
.
بچه: مامان آدما چه جوری بوجود اومدن؟

مادر: خداوند انسان رو آفرید و از روح خودش در اونا دمید شدن آدم
😂

بچه: ولی بابا میگفت
😂
.
‌.
.
.
.
مادر: خب بابات در مورد فامیلای خودش توضیح داده منم در مورد فامیلای خودم
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

به جفر میگن: اگه انگلیسی بخوای به کسی بگی بیا اینجا چی میگی؟

جفر میگه : کام هیر

میگن آفرین چه خوب بلدی

میگن اگه بخوای بگی برو اونجا چی میگی؟

میگه : اول خودم میرم اونجا بعد میگم کام هیر
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یارو ميره ، حرم امام رضا نامه مي نويسه
.
.
.
.
يا امام رضا به من ماشين بده، خونه بده ، پول و ثروت بده، بچه هامو سروسامون بده، بعد بميرم

از حرم که ميره بيرون تصادف ميکنه درحال مردن

ميگه: يا امام رضا داری از آخر ميخونی
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

به یارو ﻣﯿﮕﻦ: پسرت ﺣﺸﯿﺶ ﻣﯿﮑﺸﻪ

ﻣﯿﮕﻪ: ﺣﺸﯿﺶ ﭼﯿﻪ

ﻣﯿﮕﻦ: ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﻓﻀﺎ
.
.
.
.
.
ﺷﺐ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ، ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﮐﺒﺮ ﺣﺸﯿﺶ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟

ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﮕﻪ؟

میگه: ﺧﻔﻪ ﺷﻮ، ﺗﻮ ﻓﻀﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بچه جفر ازش میپرسه: بابا چرا فقط برای ما جوک میسازن؟
😂

جعفر میگه : اون قابلمه رو بده تا بهت بگم
☹️

بعد میزنه ته قابلمه : تق تق تق تق تق
😂
‌.
.
.
.
بچه داد میزنه : کیه !؟
😂

جفر میگه : فهمیدی چرا ؟
😂

حالا قابلمه رو بگیر من برم در و باز کنم
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ظهر از باشگاه جنازه رسیدم خونه
ولو شدم رو مبل
داداش کوچیکم برام یه لیوان آب سرد آورد

گفتم: به به. تو که از این کارا بلد نبودی. عجیبه
.
.
.
.
.
برگشته میگه: معلم دینیمون امروز گفت هرکس یه سگ تشنه رو هم سیراب کنه میره بهشت

فردا دارم میرم مدرسشون
😂 😂😁😂😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یارو تو مراسم ختم میره به صاحب عزا کمک کنه مُرده رو بشورن

صاحب عزا میگه: شما میترسین زحمت نکشین
.
.
.
.
.
یارو میگه نه بابا این سگ کی باشه که
ازش بترسم
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

خواستم بحث زن گرفتنو باز کنم: به مامانم میگم بزرگترین آرزوت برای من چیه؟
.
.
.
.
.
میگه اون گوشیت بسوزه
😂😁😂

قبلانا میگفتن عروسیت
😂😁😂😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

آیا میدانید کوتاه‌ترین جنگ در سال ۱۸۹۶ بین زانزیبار و انگلستان که ۳۸ دقیقه طول کشید؟؟؟!!!؟
.
.
.
.
.
.
.
.
فک کنم رفتن لب مرز به هم فحش دادن برگشتن اومدن
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه بار بچه که بودم
دلم بستنى قیفى میخواست
گریه کردم نشستم وسط خیابون
.
.
.
.
.
.
.
ننم مثل دیوید بکهام
سانترم کرد تو جوب، دیگه آدم شدم
😂😜 😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

دیروز داییم بهم گفت رفتی خدمت اومدی من و بابا و مامانت یه برنامه هایی واست داریم

گفتم برنامه هاتونو عوض کنید، من یکی زن بگیر نیستم 

.



دایی: برو بابا بنایی داریم… باید آجر بندازی بالا
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

با این وضعی که من میبینم چند سال دیگه
دو تا پسر دارن حرف میزنن

رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی

علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم

رضا : کریم ،کدوم کریم ؟

علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه

دو تا دختر دارن حرف میزنن

ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقودسته شاخیه دو تیکه اش کنم

مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد
😂😁😂😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏هوشمندانه ترین اسم کالا همون ایزی لایف باید باشه
زندگی آسون
.
.
.
.
.
وسط یه جلسه مهم کاری در حالی که به چشمای طرف زل زدی میرینی تو خودت خیالتم نیست
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

غضنفر داشت گشاد گشاد راه ميرفت، دو تا پزشک متخصص، از پشت ميبيننش و با هم شرط بندي ميكنن در مورد علت گشاد راه رفتنش

ميرن جلو و ميگن: ما دو تا پزشك متخصص هستيم، من تشخيص دادم كه شما بعلت داشتن فتق اينجوري راه ميری

و اين دوستم ميگه: شما بعلت داشتن بواسير هستش كه اينجوري راه ميري

ميشه بگيد كه كدوممون درست تشخيص داديم؟
😂
.
.
‌.
.
.
.
غضنفر ميگه: ۳ تامون اشتباه كرديم

دکتره با تعجب میگه چرا 3تامون؟؟

غضنفر میگه خودم هم فكر كردم ميخوام بگوزم، اما ریدم
😂😁😂