مگه اشک چقدر وزن داره که با ریختنشون اینقدر سبک می شیم
.
.
.
.
.
اشک وبیخیال شاشو بگو
اون لامصب چقد وزن داره میری میشاشی میای انگار رو هوایی
😂😜

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تو آموزشى فرماندمون پرسيد ميدونيد بهترين خاطره سربازى چيه؟
.
.
.
.
.
گفتم شاشيدن تو چايى فرمانده

گفت: از طرز فكرت خوشم اومد، بازداشتگاه
😂😜

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه بار تو جلسه گوزیدم همه دلداریم دادن گفتن می‌دونیم چرم صندلی بوده
.
.
.
.
.
.
حالا دمشون گرم ولی ما رو موکت نشسته بودیم
☹️😂😜

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بابام گفت چرا بو سیگار میدی؟
😂

گفتم به این‌که یه نفر رو دوست داشته باشی

و اون بذاره بره از داخل خُرد میشی اعتقاد داری؟
😂

گفت نه

گفتم پس گه خوردم
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

دبیر ادبیاتمونو پای بساط عرقخوری گرفتن
.
.
.
.
.
مامورا رو قانع کرد در اونجا منظور از اون عرق، شراب عرفانی بوده؛ ولش کردن
😂😜

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

حیف نون ﻫﻰ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺍﺵ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﻴﻜﺮﺩﻩ
ﻫﺮ ﺩﻓﻌﻪ ﻫﻢ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﻘﺼﺮ ﺍﻭﻥ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍٓﺧﺮ ﺳﺮ ﺍﻓﺴﺮﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﻴﮕﻪ: ﺍﮔﻪ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻛﻨﻰ ﮔﻮﺍﻫﻴﻨﺎﻣﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﻃﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ

ﺩﺭﺳﺖ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎﺯ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﻰ ﻛﻨﻪ
ﺍﻓﺴﺮﻩ ﻣﻴﮕﻪ : ﺑﺎﺯ ﻛﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻛﺮﺩﻯ

حیف نون : ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮﻭﺍﻥ ، ﻭﺟﺪﺍﻧﺎً ﺍﻳﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﻦ ﻣﻘﺼﺮ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﭼﺮﺍﻍ ﺯﺩﻡ ﺑﺮﺍﺵ ، ﺑﻮﻕ ﺯﺩﻡ ، ﺳﺮﻣﻮ ﺍﺯﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍَﻭﺭﺩﻡ ،ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ ، ﻧﺮﻓﺖ ﻛﻨﺎﺭ

ﺍﻓﺴﺮﻩ ﺭﻭ ﻣﻰ ﻛﻨﻪ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻭ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﻪ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻴﮕﻪ؟؟

ﻃﺮﻑ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﻯ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻭ ﺗﻮﻯ ﮔﭻ ﻣﻴﮕﻪ: ﻭﺍﻟﻠﻪ ﭼﻪ ﻋﺮﺽ ﻛﻨﻢ ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮﻭﺍﻥ …. ﻣﻦ ﺗﻮﻯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ؛ ﺍﻳﻦ ﺍٓﻗﺎ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻣﻐﺎﺯه
😂😁😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

مسلمان اصفهانی تصمیم گرفت که یه یهودی را به دین خود آورد

اورا به خانه ی خود دعوت کرد و غذای ناچیزی به او داد

یهود:مگه شما به مهمانتان غذا می دهید؟!؟

اصفهانی:بله مگه شما نمی دهید؟!؟

یهود:خیر به هیچ وجه
.
.
.
اصفهانی لبخندی زد و به دین یهود مشرف شد
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

روایت داریم همینطور که ما تو این دنیا منتظر امام زمانیم

اون دنیا همه منتظر جاناتای هستن

شبای جمعه که میشه همش میگن شايد اين جمعه بيايد، شايد
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ﺑﻪ جعفر ﻣﻴﮕﻦ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻣﻮ ﺑﺎﺭﻳﻜﺘﺮﻩ
ﻭ ﺍﺯ ﺗﻴﻎ ﺗﻴﺰ ﺗﺮﻩ ! ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺭﺩ ﻣﻴﺸﻴﺪ؟
.
.
.
.
.
ﻣﻴﮕﻪ : ﻣﺎ ﻋﺸﺎﯾﺮﯾﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﺮﻑ پل چادر ﻣﯿﺰﻧﻴﻢ
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

مردی قصد خودکشی داشت… به بالای صخره بلندی رفت

طنابی به گردنش انداخت و آن را به صخره بست مقداری سم خورد ،خود را آتش زده و پرت کرد و در همان حال به سر خود شلیک کرد

تیر به خطا رفت و طناب را قطع کرد

مرد که از حلق آویز شدن نجات یافته بود ، به داخل آب افتاد و آتش خاموش شد

خوردن آب دریا باعث شد ، استفراغ کرده و سم را از بدن او دفع کند

ماهیگیری او را دید و از آب زنده بیرون آورد

مرد به یک بیمارستان ایرانی منتقل شد

و در آنجا بعلت نبود امکانات در گذشت
😂😜

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

راز خود را به يک زن لال بگوييد
.
.
.
.
خواهيد ديد به اذن پروردگار تا اذان صبح شفا پيدا ميکند
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

دﺧﺘﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﺯﺩﻩ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ ﭼﺮﺍﻏﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﯿﺪ
.
.
.
.
.
.
ﮔﻔﺘﻪ : ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍﻏﻬﺎﯼ ﺗﻮﻧﻞ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﺸﻪ

بعد پياده شده داره دنبال كليد ميگرده
.
.
.
میگن وزیر راه و کارمنداش رفتن تو تونل صدای خر میارن
😂

ارسال شده توسط مهدیس

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

میگن اصحاب کهف هم بعد از ۳۰۰سال که بیدار شدن
.
.
.
.
.
تقاضای «۵ دقیقه دیگه» داشتن
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

كيم جونگ اون ،رهبر كره شمالي بمب

هسته اي انداخته(آزمايشي) تا ٢تا كشور
اون ور تر،از موج انفجارش زلزله اومده
.
.
.
.
حالا شما برو گوگل سرچ كن
“kim”

اولين و بيشترين پيشنهاد
“كيم كارداشيانه”

حالا باز بگين قدرت تو زوره
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

اولين بارى که بابام ي چک خوابوند تو گوشم خنديدم گفتم چكو بايد تو بانک بخوابونى
.
.
.
.
.
بزرگوار چک دوم رو طورى خوابوند که با مفهوم همراه‌ بانک آشنا شدم
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه دایی داشتم
هرموقع میخواست ما رو بفرسته دنبال نخود سیاه
😂

یه رگباری میگوزید میگفت: بدو بدو برو بگیر رنگش کن
.
.
.
.
.
منم مثلِ دیوونه ها میپریدم هوا که بگیرمش
😂
بعضی وقتا از چشمام اشکم میومد گوزش بدجور بود
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏پسرخاله م طرفدار تیم فوتبال راسینگ سانتاندره
😂
.
.
.
.
.
حالا تو خود اسپانیا این تیم کلا 3تا هوادار داره که دوتاشون معتقدن همچین تیمی وجود نداره
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏به بابام گفتم امروز حالم گرفته س

پنج تومن داد گفت بیا برو ماست بخر، مث دخترا خرید درمانی کن
.
.
.
.
.
قشنگ معلوم بود یه چیزی شنیده فقط
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏همکارم چندروزه یه رژیم گرفته که میگه اسمش رژیم کاناداییه

طول روز هیچی نمیخوره به جز چند حبه قند و آب
.
.
.
.
این بیشتر رژیم سومالی هست تا کانادایی
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

سایتای ایران اینطوری شده: اول میری توسایت
بعد ساعت مچی اصل برنده میشی
بعد همینجوری الکی یه اپ دانلود میشه
بعد میری تو سایت چاقی و لاغری

اخرم چیزی که میخای نیست توش
😂😁😂

ارسال شده توسط رها

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

روی بسته بندی کیک عکس جسیکا الباس
.
.
.
.
.
ولی باز میکنی توش سکینه ی اقدس خانومیناست
😂😁😂

ارسال شده توسط رها

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ادم وقتی بعد ساقه طلایی اب میخوره، حس میکنه یکی توی صحرای کربلا بش اب داده
😂😜

ارسال شده توسط رها

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

اصول پتوشناسی

اگر با يک پتو خوابيدی و موقع بيدار شدن دو پتو روی خودت دیدی
بدان که آن مهر مادر است

اگر با دو پتو خوابیدی و با يک پتو بيدار شدی
بدان که آن از مردم آزاری کسی نيست جز برادرت

و اگر با يک پتو خوابیدی و بلند شدی و ديدی که بيست پتو رويت هست ، بدون که خواهرت داره اتاق رو تميز می کنه

و اگر با پتو خوابیدی و بيدار شدی و ديدی هيچ پتويی روت نيست
مطمئن باش که با پتوی بابات خوابيده بودی

اگر بی پتو خوابيدی و بی پتو از خواب بيدار شدی ، مطمئن باش جز همسرت کسی ديگه تو خونه نبوده
😂😜