یکی از بدترین ضدحال های دنیا اینه که برای مهمونی یا عروسی تیریپ خشکل بزنی بعد بابات بیاد بهت بگه برو کفشامو واکس بزن
😂

ارسال شده توسط پارسا

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یه روز یه آبشاره رژیم میگیره میشه تف
😂😜

ارسال شده توسط پارسا

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﻐﺮﺏ
ﺳﯿﮕﺎﺭﻣﯿﮑﺸﯿﺪ! ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﺿﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ

ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺘﺎﺩﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ
ﺗﻮﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﯼ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟

ﻣﺮﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﺪﯼ ﻓﺮﻕ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ

ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺘﺎﺩﺵ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺳﮓ ﺯﺩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺧﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
با دوستم تصمیم گرفتیم بعد ماه رمضون کفاره روزه هامونو بدیم
.
.
.
.
.
به این شکل که اول من خودمو به بردگی اون درمیارم اون آزادم میکنه و بعد برعکس
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

هر چی اختراع میشه برای راحتی خانم هاست
لباسشویی
ظرفشویی
اتو
همزن
آبمیوه گیر
سبزی خورد کن
جاروبرقی
و خیلی چیزای دیگه
.
.
.
.
.
ولی برای راحتی مردا فقط یه پیژامه درست شده که آدم روش نمیشه باهاش تا دم در بره
😂😜
تازه مهمون هم که میاد باید عین برق و باد عوضش کنی
😂😜

یا کشش در میره
😂
یا خشتکش پاره میشه
😂

خانم خونه هم هر موقع میخواد توالت رو تمیز کنه پیژامه آقاشون رو میپوشه لباس خودش کثیف نشه
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

رفتم برای آتش نشانی تست بدم تو مصاحبه ازم پرسیدن امن ترین منطقه در هنگام خطر؟
.
.
.
.
.
گفتم فاصله بین بازوان کسی که دوستش داری
با کپسول دنبالم کردن
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏به شوهر عمم میگم ایران بالاخره جواب داعش رو داد
.
.
میگه مگه داعش سوال کرده بود از ایران؟
.
.
.
.
پشمای همه تحلیلگرای سیاسی ریخت
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏نامزدم یه خال داشت رو دستش
یه شب بهش مسیج دادم
من عاشق خالتم
.
.
.
گفت برو با همون خاله ام که 60 سالشه اوکی بای
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏زمستون خیلی باحاله میتونی همه لباسات باهم بپوشی بری مهمونی
.
.
.
.
اونجا به بهانه گرم شدن یکی یکی در بیاری نشونشون بدی
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

خانومه تو اتوبان رانندگی میکرد که یه ماشین با سرعت ازش سبقت میگره و اینه بغلشو میبره ، از قضا راننده اون ماشین هم یه خانوم بود

میزنه کنار زنگ میزنه پلیس بزرگ راه شکایت میکنه

مامور میاد میگه ماشین چی بود ؟
پلاکش چند بود؟ رنگش چی بود ؟
میگه والله نمیدونم ولی یه خانم بود سی ساله موهاش مش بود، رنگ چشش عسلی
سینه ریز طلا، بینی عمل کرده، ونامزد نداشت چون حلقه دستش نبود
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏نوشته وقتی میگه برو منظورش اینه که بغلم کن
حالا من رفتم تو دفتر استاد ازش نمره بگیرم گفت برو بیرون
.
.
.
.
رفتم بغلش کردم
مجبورم کرد انصراف بدم
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏تو حیاط بودم، یه قاصدک اومد دقیقا کنار دستم
برداشتمش، یه لبخند زدم و گفتم: قاصدک، دست بردار از این دروطن خویش غریب
😂
.
.
.
.
.
گفت خبه خبه گه نخور
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏زنگ زدم به استاد زبان تخصصیمون گفتم اکسکیوزمی، امتحان تومارو در چه لِولیه؟
.
.
.
.
گفت این ترمم که انداختمت خوب اندرستند میشی
😂😁😂😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏ی بار افطاری دعوت شدیم.بابام گف رفتیم اونجا تابلو نکنیدروزه نیستیم
.
.
.
.
نزدیکای اذان مادرم فشارش افتاد میگف بخاطر روزه س

خیلی تونقشش فرو رفته بود
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

صدای پول شغل ها

رعیس جمهور تررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

وزارت: ترررررررررررررررررررررررررررررررر

رعیس شهرداری: ترررررررررررررررررررررر

نمایشگاه ماشین: ترررررررررررررررررر

حقوقدان: ترررررررررررر

کارمند: ترررررر

معلم: تررر

حقوق من بدبخت: هه

ارسال شده توسط ریها