دلنوشته دختران مجرد: از کلاس اول خواندیم آن مرد آمد.آن مرد با اسب آمد. ما که ترشیدیم مرتیکه با خر هم نیامد و باز هم بابا نان داد!

خدایش این یکو راست گفته

………………………………………….

یکی از سوالاتی که ذهن منو درگیر کرده اینه که این آتشنشان های محترم ، چرا همون طبقه ی اول نمی شینن که وقتی میخوان برن ماموریت مجبور نشن از اون میله ها سر بخورن بیان پایین؟!

سوال خوبیه شاید تو کوچیکی سر سره نبردنشون بنده خداها رو این دلیل منه

………………………………………….

من امسال با پشه های محترم خونمون به یک توافق اولیه رسیدم تعهدات بین طرفین: من گزینه نظامی (پشه کش) رو از روی میز برداشتم و اونام قول دادن غنی سازی خون من رو متوقف کنن! البته بهشون گفتم اگه بیان دم گوشم ویز ویز کنن گزینه نظامی هنوز رو میزه! سایر توافقات هم محرمانس بهتون نمیگم؛ دور بعدی مذاکرات هم اوایل تیر ماهه…

عجب پشه هایی واقعا حال کردم باشون پشه ها ما که اصن خره خرن فقط گزینه نظامی سرشون میشه و بس

………………………………………….

من امروز یه کشفی کردم اصن به مخ خودم بالیدم

وقتي کسيو خررر فرض ميکني مواظب جفتکشم باش

حال کردید بچا

………………………………………….

آقا یه اکتشاف ئیگه کردم

کادو جوراب به مردا و هدیه طلا به زنان در ایران، نشون میده که مردای ایرانی اندازه طلا پول درمیارنو اندازه یه جوراب به زنشون پول میدن!!
این همه سال نفهمیدیم!

چقده من حرفه ایم