ازت متنفرم
بُهت زده به من خیره شد
چیزی که شنیده بود رو باور نمی کرد
آب دهنش رو به زحمت قورت داد
انگار برای حرف زدن عجله داشته باشه با دست
عینکش رو کمی عقب داد و گفت
این رو جدی نمی گی نه؟
گفتم هیچوقت به این قاطعیت در مورد کسی حرف نزدم
رووش رو برگردوند
سعی کرد خودش رو بی تفاوت نشون بده
کوله اش رو مرتب کرد و ازم دور شد
نگاهم به امتداد خیابون بود که دوباره برگشت
یه نفس عمیق کشید
دستش رو توی سینه اش جمع کرد و گفت
چطور می تونی همچین حرفی بزنی؟
خودم رو به یک قدمیش رسوندم
سعی کردم چند ثانیه به چشماش خیره بشم
نگاهش رو که دزدید گفتم
بچه که بودم
یه باغبون پیر داشتیم که خونه ی پسرش زندگی می کرد. توی بهار و تابستون
ماهی دوبار میومد و کمک بابا می کرد
عصر یکی از روزهای تابستون
بابا من رو فرستاد تا چندتا بستنی بگیرم
تاکید هم داشت که حتما بستنی عروسکی بخرم
اون روزا بستنی عروسکی تازه اومده بود و قیمتش
دو برابر بستنی چوبی های معمولی بود
پیرمرد از دیدن بستنی عروسکی
بینهایت متعجب و هیجان زده به نظر میومد
با یه لذت خاصی به تن بستنی حمله می کرد
و بعد از هربار گاز زدن
با دقت به قیافه ی تیکه پاره شده ی عروسکِ وارفته
نگاه می کرد
یه جا خجالت رو گذاشت کنار و با لبخند رو به بابا گفت
مهندس اینا چند قیمتن؟
وقتی بابا قیمت حدودی بستنی رو گفت
خنده روی لبای پیرمرد ماسید
آخرین ته مانده های روی چوب بستنیش رو لیسید و اون رو توی باغچه انداخت و رووش خاک ریخت…
بنده ی خدا تا آخر اون روز حرف نزد
موقع پرداخت دستمزد
بابا یه کم پول بیشتر بهش داد و گفت
اینم همرات باشه
سر راه
از همین کوچه اول برای خونه چندتا بستنی عروسکی بخر ببر با خودت
پیرمرد سرش رو انداخت پایین
پول رو به بابا برگردوند و گفت
نه مهندس، پیش خودتون باشه. من نمی خوام
بابا که نگران بود پیرمرد ناراحت شده باشه گفت
اصلن از طرف من بگیر
هدیه هس، ناراحت نشو
پیرمرد قبول نکرد
عقب عقب به سمت در رفت و گفت
موضوع این نیست مهندس
همه ی دلخوشی نوه های من به اینه که هر شب
وقتی می رسم خونه
از سر و کولم برن بالا و از دستم بستنی دوقلو بگیرن
من پیشونیشون رو ببوسم
و اونا هم برن گوشه حیاط با لذت بستنیشون رو بخورن… من وُسعم نمی رسه که هر روز براشون بستنی گرون بخرم، اگر امروز براشون از اینا بخرم
دیگه هیچوقت بستنی دوقلو
خوشحالشون نمی کنه
.
.
.
.
.
.
من
ازت متنفرم
چون بعد از تو هیچکس و هیچ چیز خوشحالم نمی کنه
پویا جمشیدی
7 سال پیش
ببخشید هی سوال میپرسما ؛ منظوری ندارم
7 سال پیش
لایک داشت شیخ
7 سال پیش
دوستا بیاین القصه کنیم هر کس از خود بگه تنا گیم بازی کده خسته شدم شما ها هم اگه وقت دارین الشروع plzzzzz
7 سال پیش
خیلی باحال حرف میزنی فسقل
القصه میکنیم حالا
7 سال پیش
تو اول از خودت بگو
7 سال پیش
خب نمیداچونمچی بگم چیزی تو این ذهن گنده نمیاد
7 سال پیش
فسقل هندی ها هم شب یلدا میگیرند ؟؟ تو که اونجایی ؟
7 سال پیش
تنها تو خوابگاه سه نفر هم اطاقی هام سیاحت رفتن از رخصتی لذت ببرن من میترسم که الترور نشم ازین سبب نرفتم بی ام سال دوم درس میخونم خیلی ترسو کم جرعت استم دگه چی بگم یکم شماها بگین حالا
7 سال پیش
نترس فسقل
عکس دشمناتو بده جنازه ی منو تحویل بگیر
7 سال پیش
نه ولا فک نکنم
7 سال پیش
فسقلی عایشه بچته ؟؟؟ درسته ؟
7 سال پیش
مراسم احمقانه تمیل نادو چند روز پبش پدر کلاسی مان فوت شدن با دوستام تسلیت رفتیم دیدم یه ساز و موزیک استش که هیچ نپرس
پتاقی بازی و ترنگ و ترونگ گوشام کر شدند
میگه همین رواج ماست پشت سر مرده وقتی به سوزاندن میبرن ساز و سرود هم میباشه که با خوشی رخصت شون
7 سال پیش
خیلی با حال حرف میزنی
7 سال پیش
ارههه
7 سال پیش
خدا حفظش کنه ؛ ان شا الله خدا تو رو هم برای عایشه حفظ کنه
7 سال پیش
خوبه اون باهام استش ورنه حالا حالا دق شده بودم
7 سال پیش
اذیت نمیشی هم بچه داری هم کلاس و درس ؟؟
7 سال پیش
آمین
7 سال پیش
مبشم خیلی زیاد
7 سال پیش
خب شوهرم اگه نبود همرام هبچ وقت ادامه نمیتونستم
7 سال پیش
آها با شوهرت دوتایی دانشجویی ؟
7 سال پیش
فسقلی میتونی برای جواب دادن به کامنت های بقیه
بزنی روی کامنت هر نفر
و بزنی روی پاسخ دادن
و درجواب کامنتش حرفتو بگی
7 سال پیش
فعلا اون در اوردو از طرف کالج رفته اسم من نبود خیلی اسرار داشت من نمیرم تو تنها چیکار مبکنی گفتم خوابگاه پیش دوستام میرم از طالع بد مون اون هر شان اسم شون بود و ناظم خوابگاه هم اجازه دادن باشم اینجا برا چند روز
7 سال پیش
فسقلی چقدر وقته کشور خارجی هستی ؟
7 سال پیش
اره یکجا اومدیم
7 سال پیش
تقریبا یه دو سالی شد
7 سال پیش
تایید نکردم فسقلی تو همیشه برای ما فسقل ننه ایی
7 سال پیش
وای این چه حرفیه
7 سال پیش
ممممنننننووونم مرسی
7 سال پیش
خب لهجه ام چطوره؟؟
7 سال پیش
بامزس میدونی ترکیبی از عربی و انگیسی و فارسیه
7 سال پیش
رفیق ام سایت های ایرانیه ازون همه ایرونی ره یاد گرفتم
7 سال پیش
خوبه میفهمیم چی میگی نگران این نباش
7 سال پیش
ایووول بر من
7 سال پیش
آرهههه
7 سال پیش
وااای من چقد حرفیدم شما ها چیزی نمیگین
7 سال پیش
هوی شیخ تنها من باید بگم
7 سال پیش
نه منم میگم
منم بیست و سه سالمه
لیسانس برق الکترونیک دارم
7 سال پیش
دو سال داخل همدان بودن و دوسال دیگه سمت بیرجند
7 سال پیش
راستی پست جوکهام رو چی وقت قرار میدی
7 سال پیش
ازدواج؟؟ چند اولاد؟؟
7 سال پیش
پست جوک هات رو فردا قاطیه جوک های خودمون میزاریم
7 سال پیش
ازدواج خدا نکنه
وضعیت اقتصادی برای ایرانیا خیلی سخته
و باید ازدواج دست جمعی کنیم تا بتونیم یک زندگی رو بگذرونیم
7 سال پیش
پست جوک هات رو فردا قاطیه جوک های خودمون میزاریم
خیلی خب
7 سال پیش
هه هه هه هه هه
7 سال پیش
شما و بلقیس جون یه زمان میخاین ازدواجکنین اره؟ دگه کی؟
7 سال پیش
نه باوا بلقیس خواهرمه ؛
7 سال پیش
میدونم مقصدم این بود شما گفتین ازدواج دسته جمعی بلقیس میره و شما میارین کسی دگری هم تو لست است
7 سال پیش
نه من فعلن قصد به مدت زیادی قصد ازدواج ندارم
ادمها ازدواج میکنن برای بدست اوردن آرامش
من همیطوریش خیلی آرامش دارم
7 سال پیش
راستش زیاده روی خو نکردم؟؟
7 سال پیش
فعلا وقت شام است دگه مزاحم تون نمیشم
7 سال پیش
شبت بخیر فسقل
7 سال پیش
شب شما هم بخیر
اگه زیاده روی یا گپ بد گغته باشم با بزرگی تون ببخشید
سایت تون رو خیلی دوست دارم
رفیق تنهایی هامه
7 سال پیش
نه زیاده روی نکردی فسقل
مام خوشحالیم که تو داخل سایتمون هستی
7 سال پیش
منم همین طور
خانواده مجازی
واقعا عالیه
7 سال پیش
منم همین طور
خانواده مجازی
واقعا عالیه
فسقلی دوست دارم خیلی باحالی
7 سال پیش
فسقلی دوست دارم خیلی باحالی
منم همتونو دوست دارم خاطره جون
7 سال پیش
کسی هست
7 سال پیش
نه نیست
7 سال پیش
چرا نیست
7 سال پیش
هستیم فسقلی شوخی میکنم
این موقع ها بچه ها مدرسه و دانشگاه اند
7 سال پیش
فسقل جان شما خیلی بامزه صحبت میکنین من کامنتارو باز میکنم فقط ببینم شما هستین یا نه ^_^ منم کاش این موقع اینجا بودم هعیییی
7 سال پیش
فسقل جان شما خیلی بامزه صحبت میکنین من کامنتارو باز میکنم فقط ببینم شما هستین یا نه ^_^ منم کاش این موقع اینجا بودم هعیییی
ممنونم حسن نظرتونه که صحبت منو میپسندین
خب چرا فعلا کجایین
7 سال پیش
منم هر لحظه کمنتارو باز میکنم ایا کسی است سرصحبت باهاش باز کنم لیکن بخت بدمون موقعی که من بیکارم شماهان مصروفین یاهم نیستین
و موقع که شماها کمنت میزارین من نیستم امروز صبح کمنت هارو باز کردم شماها دیشب خیلی کمنت گذاشته بودین زدم تو سرم ای وای پس من کجا بودم
7 سال پیش
هستیم فسقلی شوخی میکنم
این موقع ها بچه ها مدرسه و دانشگاه اند
اونجا هم دانشگاه صبح تا دیگره؟؟
7 سال پیش
فسقلی زمان کشورمون با هندوستان متفاوته
برای همینه
7 سال پیش
اره بلقیس جون فک کنم دو ساعت متفاوت است اینجا 4pm است فعلا
7 سال پیش
فیلا اینجاییم با امتحانای شروع شده سر میکنیم :))))
7 سال پیش
فیلا اینجاییم با امتحانای شروع شده سر میکنیم :))))
بخیر بگذره
امتحانات خیلی بدم میاد اخخ جون ادمو میکشه
7 سال پیش
نوووش جون تون مه حالا خبر شدم امشب شب یلداست
7 سال پیش
اون خاطرت تو شفاخانه و اپاندیس هم واقعته
7 سال پیش
اره ؛ من فقط به زبون خنده دار تعریفشون میکنم
7 سال پیش
خب پس از همون طفولیت با حالی و شیطون شدی
7 سال پیش
جوکفعلا دگه ضرورت دارین بفرستم؟؟
7 سال پیش
فرستادیم یه بسته ؛ دومیشم بلقیس آماده کرده بعده پستای من میزاره
7 سال پیش
تو مرورگر خو هنوز نیومده
7 سال پیش
اوووه خوب که گفتی
الان درستش میکنم
7 سال پیش
والا تا حال فک میکردم که ازین که پست ها تو برنامه ام نمیایه حتما تنا تو مرورگر تلفن منم نمیاد چقد خنگم من
7 سال پیش
نه زمان ارسال رو اشتباه داده بودم ؛ خیلی ممنون که گفتی فسقل
7 سال پیش
از شما باید ممنون بود که برامون اینقد زحمت میکشین و لبخند به لبامون میارین
7 سال پیش
من کاری نمیکنم ؛ ما اینجا هممون کارمون همینه ، سعی میکنیم حالمون خوب باشه ، همه داریم زحمت میکشیم
7 سال پیش
وای خدا فراموش کردم اول بگم خب فرق نمیکنه حالا براتون تبریگی میگم
یلداتون مباررک
لیکن کم بخورین هااا
هر چه میخواهد دل تنگت بگو