اعتراف میکنم دیروز دوساعت برقمون قطع شد

گوشیمم شارژ نداشت
.
.
تو این دوساعت چیزای زیادی فهمیدم

فهمیدم یه هفتس داریم خونه رو نقاشی میکنیم

داداش بزرگم ۲ ساله ازدواج کرده

بابام چهار ماهه بازنشسته شده

خواهر کوچیکم کنکور قبول شده

و جالتر اینکه یه برادرزاده ۵ ماهه دارم که اسمشو رامین گذاشتن !!

بابا دمت چیز

——————————————–

چالش جدید منو بابام :

زمون ما بچه حق نداشت دست ب کنترل بزنه.

.

.

الان ۳ روز دارم قانعش میکنم بابا زمان شما کنترل نبود

میگه : خفه شو احترام که بود

خب راس گفته یکم شعور داشته باش الکی مثلا من با شعورم خخخخخخخخخخخخخ

——————————————–

وااااای چه دوستای خوشگل و خوشتیپ و با کلاسی دارم من…!
.
.
الکی مثلا من کورم قیافه های داغون شما هارو نمیبینم

دلم برا الکی مثلا تنگ شده بود خخخخخخخخخ

——————————————–

 

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻰ ﻣﻴﻜﺮﺩﻩ ﻳﺎﺩﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﻧﺪﻩ ﭼﻨﺪﻩ

ﺯﺩﻩ بغل ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﺩﻧﺪﻩ ﻳﻚ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﻩ

آخ دلم مردم از خنده خخخخخخخخخخخ

——————————————–

از طرف میپرسن : تو از زنت میترسی؟

میگه : چرا باید بترسم؟
.
.
لباسارو شستم

اتومو کردم

غذامو پختم

ظرفامو شستم

شیشه هارو تمیز کردم

زیر بچه رو هم عوض کردم

اونی که کاراش مونده باید بترسه!!

اصن تا حالا به این غلظت قانع شدی ؟؟؟راسشو بگو شدی